کوچه های آشتی کنان برای ساکنانشان بی دردسر هم نیستند - وبلاگ مهدی

به گزارش وبلاگ مهدی، ایسنا/ براساس آخرین اخبار منتشر شده و گزارشات بدست رسیده، کوچه های آشتی کنان برای ساکنانشان بی دردسر هم نیستند.

کوچه های آشتی کنان، کوچه هایی تنگ و باریکند که بیشتر در بافت قدیمی محله ها پیدا می شوند. عامه مردم بر این باور بودند وقتی دو نفر که با هم قهر بودند هنگام عبور از این کوچه ها با یکدیگر برخورد می کردند، این شرایط خنده دار باعث میشد تا بخندند و آشتی نمایند. وجود این کوچه ها در حاشیه شهرهای کویری پررنگ تر بوده و سایه اندازی موجب فرار مردم از آفتاب تند و مستقیم میشده است. برخی هم معتقدند این کوچه ها به منظور ورودی حمام زنانه تعبیه شده بوده و فقط معبر زنان بوده است.

در شهر شلوغی مثل تهران هم هنوز نمونه هایی از کوچه های آشتی کنان دیده می گردد؛ از محله شمیرانات گرفته تا پاسداران و پامنار؛ کوچه هایی که برای بسیاری از عابران مجذوب کننده است و سوژه عکاسی هم می گردد اما شهفرایندانی که خانه هایشان در این کوچه هاست دل پری از رفت و آمد در آن دارند؛ از اسباب کشی گرفته تا رفت و آمد وسایل امدادی و مانعی که برای تردد خودروهای شخصی وجود دارد.

علیرضا زمانی، کارشناس مسائل فرهنگی و اجتماعی پیرامون اینکه کوچه های آشتی کنان برای ساکنانشان بی دردسر هم نیستند، می گوید: در گذشته ساخت و ساز براساس اصول خاصی نبوده، مدیریت بحران هم مطرح نبوده و معمولا محلات براساس کوچه، گذر و بازارچه ها شکل می گرفته است. برخی از کوچه ها عرض کمی داشتند و به اصطلاح می گفتند اگر دو نفر بخواهند از یک کوچه عبور نمایند باید سینه به سینه هم رد شوند و اگر با هم قهر باشند با رو در رو شدن با یکدیگر آشتی می نمایند؛ به همین علت این کوچه ها با عنوان کوچه آشتی کنان شناخته شدند.

به عبارتی آشتی کنان کنایه از تنگ بودن کوچه ها بوده است. این کوچه ها در محله های سنگلج و عودلاجان تهران زیاد بودند و هنوز هم وجود دارند. بیشتر قشر میانه در این محله ها زندگی می کردند و ما در محله های اعیانی عودلاجان این کوچه ها را کمتر می بینیم.

به گفته او اصول برنامه های شهرداری به شکلی در نظر گرفته شده که عرض کوچه ها معمولا 6 یا 8 متر دیده گردد و با وجود مدیریت بحران و برنامه هایی که در توسعه شهر تهران در نظر گرفته شده قطعا خانه هایی که در این کوچه ها وجود دارند باید اصلاحیه بخورند و عریض شوند؛ به همین علت این کوچه ها کم کم در حال از بین رفتند.

در کنار کوچه های آشتی کنان، تیپ های متفاوت دیگری از جمله ساباط ها، کوچه های هزاران درخت و کوچه های دربند هم دیده می شوند اما شاید کمتر کسی بداند نمونه های اولیه این کوچه ها کجا و چگونه شکل گرفته اند.

حمیدرضا بیگ زاده، کارشناس معماری می گوید: بافت بومی شهری ناشی از چند عامل بوده است: نظم ناشی از حرکت آب یا شیب زمین، نظم راه راستاهای مال رو، آدم رو یا کاروان رو که به مرور زمان در تقسیم بندی و بلوک بندی بافت ها تاثیر می گذاشته است. جاهایی که به علت راستا حرکت آب، معابر باریکی بین قطعات زمین بوجود می آوردند و عمدتا هم بسیاری از آنها زمین کشاورزی بوده است، در برخی موارد دیوار هم بین این قطعات ساخته میشد، زیرا آن موقع بحث حمل و نقل با وسیله نقلیه مطرح نبوده است.

شاید شکل گیری اولیه کوچه های آشتی کنان ناشی از همین راستاها بین زمین های زراعی و باغی بوده است. بعدها که اینها به محدوده های ساخت و سازهای سکونتی اضافه می گردد کوچه ها همان شکل باریک خودش را حفظ می نماید. در بسیاری از بافت ها در محله های تاریخی تهران یا شهرهای حاشیه کویر به علت نحوه تقسیم زمین یا گاهی به علت شرایط اقلیمی از کوچه های بسیار باریک استفاده می کردند که نام این کوچه ها به لحاظ ادبیات عامه به نام کوچه های آشتی کنان شناخته می گردد. این کوچه های عرض کم با توجه به معیارهای امروزی دیگر مورد پسند نیستند؛ چرا که یکی از معیارهای بافت فرسوده، نفوذناپذیری است و تعریفش چنین می گردد که عرض معابر کم باشد و ماشین نتواند در آن تردد کند.

او ادامه می دهد: اگر بافتی به صورت کلی ثبت ملی نگردد یا مورد حفاظت قرار نگیرد، بیشتر این کوچه هایش از بین می فرایند؛ بویژه با شکل امروزی ترافیک که بیشتر مردم دوست دارند ماشین هایشان تا جلوی در یا داخل خانه هایشان بیاید و به عبارتی ماشین جز جدانشدنی زندگی محسوب می گردد.

این عضو هئیت علمی دانشگاه فنی و حرفه ای یزد به فرهنگسازی در این زمینه اشاره می نماید: فرهنگسازی در این زمینه عزم جدی می طلبد، چرا که این کوچه ها بزودی از بین می فرایند بنابراین باید میراث فرهنگی و شهرداری ها برای فرهنگسازی در این زمینه عزم جدی داشته باشند. بعلاوه دید عمومی نسبت به این کوچه ها چندان مثبت نیست. قدیم ها اگر خانه کسی در این کوچه ها بود ویژگی مثبتی محسوب میشد اما امروزه شرایط فرق نموده و عاملی محسوب می گردد که ارزش ملک را پایین می آورد و به فکر تعریض آن می افتند تا کوچه محل زندگی تغییر ماهیت پیدا کند درحالیکه بخشی از خانه های تاریخی اطراف این کوچه ها هم از بین می رود و نمونه های مشابه آن در شهرهای تاریخی هم بسیار زیادند.

اگر اجازه دهیم در کوچه دربندها دخل و تصرف نمایند یا سقف ساباط ها را بردارند، خانه های تاریخی مجاور این کوچه ها هم آسیب می بینند، الگوی فضای شهری از بین می رود و به نقطه ای می رسیم که ساباط به خاطره تبدیل می گردد.

به گفته بیگ زاده به علت شرایط اقلیمی منطقه ها کویری، بیشترین نمونه های کوچه های آشتی کنان در شهرهای حاشیه کویر دیده می شوند، چرا که مقدار سایه اندازی در این معابر زیاد است. این کوچه ها ناشی از ویژگی درونگرایی است و در این شرایط بافت هم فشرده تر است. از طرفی پیچ و خم کوچه های آشتی کنان جنبه دفاع از شهر و بافت مسکونی هم داشته اما در حال حاضر شرایط فرق نموده و مثل گذشته نیست و همین موضوع می تواند تهدید محسوب گردد چون امدادرسانی در این معابر با مسائلی همراه می گردد. در منطقه ها کوهستانی که بارندگی برف زیاد است به علت موضوع برف انداز و احتیاج به آفتاب بیشتر، کوچه های آشتی کنان کمتری وجود دارد.

ما چیزی به نام شهر، روستا یا بافت تاریخی داریم که حفظ اصالت و هویت آن یک اولویت کلی است اما نگه داشتن مردمی که ساکن این فضاها هستند، ارزش محسوب نمی گردد و نمی توان آنان را محکوم به زندگی در این نقاط کرد. تغییر این فضاها مثل یک جراحی می ماند که باید نقطه به نقطه آن به صورت موردی دیده گردد تا بدون آنکه آسیبی به آن وارد کنیم اقداماتی برای گشایش در این زمینه انجام دهیم. عرض معابر کوچه های آشتی کنان کمتر از دو متر است. اگر چاقوی سلاخی را برداریم و بگوییم هر کوچه ای که عرض آن کم است به چهار متر برسانیم تخریب وحشتناکی صورت می گیرد و این نوع بافت های شهری هم بسیار ظریفند.

یکی از مسائل بافت های قدیمی این است که در صورت یک سانحه، ماشین های امداد مثل آمبولانس یا آتش نشانی نمی توانند وارد این محله ها شوند بنابراین امداد رسانی در این معابر با مشکل همراه می گردد. اما این کارشناس معماری برای این موضوع هم راهکاری دارد: اگر بخواهیم وسایل نقلیه از جمله آمبولانس و ماشین آتش نشانی به تک تک خانه ها دسترسی پیدا نمایند حتما منجر به سلاخی این بافت ها می گردد اما در این زمینه راهکارهایی هم وجود دارند و میتوان دسترسی خودروهای امدادی یا وسایل نقلیه را تا مسافت مشخصی مجاز دانست. به هر حال زندگی در این کوچه ها سختی هایی دارد اما اینطور نیست که مجبور به تخریب کل بافت شویم.

در کشور ما روی این موضوع کم کار شده در حالی که در برخی از شهرهای جهان که به حفظ بافت تاریخی اهمیت می دهند ماشین های خاص آن بافت را طراحی نموده اند. ماشین های امدادی که در بافت تاریخی استفاده می شوند با ماشین هایی که در نقاط دیگر شهری مورد استفاده قرار می گیرند، تفاوت دارند. در کشور ما هم میتوان از ام وی ام های کوچک یا اتومبیل های برقی استفاده کرد یا می توان با هزینه های متعادلی، این دست از امکانات را برای ساکنان این منطقه ها فراهم کرد. به نظرم انتظار بیراهی نیست که وسایل نقلیه امدادی متناسب با این راستاها طراحی یا از کشورهای دیگر خریداری گردد.

اگر تاسیسات شهری مثل آتش نشانی را داخل بافت های تاریخی فراهم کنیم حتی اگر اتفاق ناخوشایندی بیفتد لازم نیست از ماشین آتش نشانی در این محله ها استفاده گردد. عمده بافتی که در شهرهای تاریخی می شننام با این وسایل قابل دسترسی اند که البته این موضوع احتیاج به فرهنگ سازی دارد تا مردم هم همراه شوند و با آگاهی و درک حفظ این کوچه ها سختی های زندگی در این فضاها را بپذیرند. در آلمان یکسری فضاهای مسکونی وجود دارد که اخیرا طراحی شده اند اما امکان دسترسی وسایل نقلیه را تا مقابل واحدها نمی دهند و افراد از یک راستای به بعد باید از دوچرخه استفاده یا راستا را با پای پیاده طی نمایند.